« سجده بر خون »
آسمان رخت سیه در بر نمود
دیده در سوگ عظیمی تر نمود
خون بجای اشک از مژگان بریخت
عالمی را در عزا یکسر نمود
جامه برتن از غمی عظمی درید
چهره نیلی از غم حیدر نمود
مسجد و محراب در ماتم شدند
خاک بر سر زین عزا منبر نمود
مأذنه در ماتم شیرخداست
شیون از داغ مأذن سر نمود
کوفه شد یکسر عزا بهر علی
ناله بهر ساقی کوثر نمود
نی خطا گفتم جهان شد سوگوار
سوگ برپا زین عزا داور نمود
خانه زاد کبریا هنگام فجر
سجده بر خون در دم آخر نمود
تیغ کین در سجده آمد بر سرش .......
عزم کوی یار زین معبر نمود
اشک غم بر دیدة حکاک شد
زین مصیبت نیل بر دفتر نمود
تاریخ : شنبه 90/5/29 | 12:5 عصر | نویسنده : محمد نجاتی | نظر